هیدروکلوئیدها نقش حیاتی و غیرقابل جایگزینی در بهبود کیفیت مواد غذایی دارند، بهویژه در صنایع لبنی. آنها با داشتن ساختارهای شیمیایی متنوع، عملکردهایی چون تغلیظ، ژلدهی، امولسیونسازی (امولسیفایر)، پایدارسازی (استابیلایزر)، و جایگزینی چربی را ارائه میدهند. با این حال، هنوز بسیاری از مکانیسمهای عملکرد آنها در فرایند تولید و فواید تغذیهایشان بهخوبی درک نشده است.
این ترکیبات معمولاً پلیساکاریدهای محلول در آب یا پروتئینهایی با توانایی تشکیل ژل هستند و در حوزههایی مانند ساخت فیلمهای خوراکی، کپسولهسازی طعم، افزایش فیبر رژیمی در غذاهای بدون گلوتن و افزایش ماندگاری کاربرد دارند. در نتیجه، برخی پژوهشگران آنها را «ترکیبات حیاتی در صنعت غذا» دانستهاند.
تاریخچه واژه
مفهوم کلوئید نخستین بار در سال ۱۸۶۱ توسط توماس گراهام مطرح شد. او مواد کلوئیدی را بهعنوان ترکیبات با وزن مولکولی بالا و رفتار پخش کند تعریف کرد. بعدها تعاریف جدیدتری شکل گرفت که تمرکز کمتری بر وزن مولکولی داشتند. واژه “هیدروکلوئید” نخستینبار در سال ۱۹۱۶ برای موادی بهکار رفت که در تماس با آب ساختاری ژلمانند ایجاد میکردند.
تعریف و طبقهبندی
در تعریف محدود، هیدروکلوئیدها شامل پلیساکاریدها و پروتئینهایی هستند که برای ایجاد بافت، پایدارسازی امولسیونها و کپسولهسازی ترکیبات زیستفعال بهکار میروند. در تعریف گستردهتر، آنها انواع پلیمرهای زیستی (شامل امولسیونها، فومها، هیدروژلها، لیپوزومها، اولئوژلها و نانوذرات) را در بر میگیرند.
منابع هیدروکلوئیدها
هیدروکلوئیدها از منابع گوناگونی بهدست میآیند از جمله منابع گیاهی مانند صمغ درختان (عربی و کتیرا)، بذر (گوار و لوبیای خرنوب)، و نشاسته، منابع جلبکی مانند آگار، آلژینات و کاراگینان، منابع میکروبی حاصل از تخمیر قندها (مثل زانتان، دکستران و پولولان)، و منابع حیوانی مانند ژلاتین (از استخوان و پوست)، پروتئینهای شیر، تخممرغ و کیتوزان (از پوست سختپوستان). همچنین، نمونههایی از هیدروکلوئیدهای اصلاحشده و صنعتی شامل نشاسته اصلاحشده، آلژینات سلولز میکروکریستال، پکتین آمیـدی، متیلسلولز، HPMC، و CMC هستند.
ساختار
- پلیساکاریدها
پلیساکاریدها زنجیرههای بلند از واحدهای مونوساکاریدی هستند که از طریق پیوند گلیکوزیدی به هم متصل شدهاند. این پیوند بین گروه همیاستال یا همیکتال یک مونوساکارید و گروه هیدروکسیل مونوساکارید مجاور برقرار میشود و به آن پیوند O-گلیکوزیدی گفته میشود.
- پروتئینها
پروتئینها پلیمرهای زیستی هستند که از یک یا چند زنجیره آمینواسیدی تشکیل شدهاند. آمینواسیدها از طریق پیوند پپتیدی به هم متصل میشوند. این پیوند، نوعی پیوند کووالانسی آمیدی است که بین کربن (C1) یک آمینواسید و نیتروژن (N2) آمینواسید مجاور شکل میگیرد.
بازار هیدروکلوئیدها
با افزایش آگاهی مردم نسبت به ارتباط تغذیه و سلامت، تغییر سبک زندگی و پیشرفت فناوریهای فرآوری، تقاضا برای محصولات غذایی آماده، سالم و کاربردی مبتنی بر هیدروکلوئیدها به سرعت در حال رشد است. بازار جهانی هیدروکلوئیدها در سال ۲۰۱۸ حدود ۸.۸ میلیارد دلار برآورد شده و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۳ به ۱۱.۴ میلیارد دلار برسد. نوآوری، چندکاره بودن محصولات و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه از عوامل رشد این بازار هستند؛ هرچند استانداردهای سختگیرانه و نوسانات قیمت مواد اولیه، چالشهایی در مسیر توسعه ایجاد میکنند.
قوانین و ایمنی
هیدروکلوئیدهایی مانند پکتین، آگار، نشاسته و ژلاتین قرنها در صنایع غذایی استفاده شدهاند و مصرفکنندگان با آنها آشنا هستند. بسیاری از این مواد پیش از وضع مقررات رسمی مورد استفاده قرار گرفتهاند، ولی میزان مصرف و کاربرد آنها محدود بوده است. برای مثال، آلژینات، آگار و کاراگینان که از جلبک به دست میآیند، بهعنوان غذاهای معمول مصرف میشدهاند و از اینرو، ایمن تلقی میشوند. این اصل با عنوان «بهطور کلی ایمن شناختهشده» (GRAS) همچنان وجود دارد، گرچه با بررسیهای سختگیرانهتر.
برخی انواع اصلاحشده مانند کاراگینان نیمهتصفیهشده از دهه ۸۰ میلادی بهعنوان عامل بافتدهنده وارد صنعت غذا شدهاند، اما نوع تخریبشده آن مانند پولیژینان نهتنها قادر به تشکیل ژل نیست، بلکه باعث زخم و حتی تومور در دستگاه گوارش شده و اثرات منفی بر سیستم ایمنی نیز دارد. این موضوع نشان میدهد که حتی اجزای تجزیهشده از منابع طبیعی نیز باید قبل از استفاده در غذا، ارزیابی ایمنی دقیقی داشته باشند.
مقررات
برای استفاده از هر افزودنی غذایی، تأیید قانونی الزامی است. بیشتر هیدروکلوئیدها (به جز ژلاتین) بهعنوان افزودنی غذایی ثبت شدهاند. تغییرات شیمیایی تنها در موارد خاصی (مثل مشتقات سلولز، نشاستهها، و آلژینات پروپیلن گلیکول) مجاز است. اما اصلاحات فیزیکی یا آنزیمی (مثل پکتین اصلاحشده فیزیکی) قابلقبول هستند.
برخی از هیدروکلوئیدهای جدید مانند کنجاک، صمغ تارا و پولولان تحت اصل GRAS وارد بازار شدهاند. صمغ گلن (Gellan Gum) آخرین هیدروکلوئیدی بود که روند کامل تأیید را طی کرد. این فرایند سالها طول کشید و دهها میلیون دلار هزینه داشت؛ در حالی که سود حاصل از فروش آن طی ۲۰ سال بعد حتی از هزینه تأیید کمتر بود. این واقعیت نشان میدهد که طی کردن روند کامل تأیید جهانی برای یک هیدروکلوئید جدید در آیندهای نزدیک بسیار دشوار است. برای نمونه، صمغ کاسیا اخیراً در فرانسه تأیید شده و احتمال دارد بهزودی در اتحادیه اروپا نیز مجاز شود.
نظام بینالمللی
کمیسیون Codex Alimentarius (CAC) در سال ۱۹۶۲ توسط FAO و WHO تأسیس شد و وظیفهاش تدوین استانداردهای بینالمللی ایمنی و کیفیت مواد غذایی است. پیش از آن، در سال ۱۹۵۶، کمیته مشترک کارشناسان افزودنیهای غذایی FAO/WHO (JECFA) تشکیل شده بود و تاکنون فعالترین نهاد در این زمینه باقی مانده است. فعالیتهای این نهادها شامل تعیین افزودنیهای مجاز، حدود مصرف، شاخصهای ایمنی (مثل حدود آلایندهها و باقیمانده سموم)، و تدوین دستورالعملهای بهداشتی و فنی برای تولید غذاست.
نگرانیهای مصرفکننده
صرفنظر از شواهد علمی، پذیرش مصرفکننده تعیینکننده موفقیت یک ماده غذایی در بازار است. در این زمینه، نحوه درج نام روی برچسب اهمیت زیادی دارد. برای مثال، در آمریکا بهجای نام شیمیایی “متیلسلولز”، از عبارت “صمغ کربوهیدراتی” و برای “هیدروکسیپروپیلمتیلسلولز” از “صمغ گیاهی” استفاده میشود. حتی در اتحادیه اروپا، نام “صمغ سلولز” بهجای “کربوکسیمتیلسلولز” مجاز است.
نگرانی دیگر مربوط به دستکاری ژنتیکی منابع هیدروکلوئید است. برای مثال، تولید جلبک با میزان بیشتر آلژینات یا کوتاهکردن زمان بلوغ درختان برای برداشت صمغ ممکن است از طریق مهندسی ژنتیک انجام شود. ولی ایمنی این ترکیبات ژنتیکی مشتقشده هنوز قطعی نیست و نگرانیهای مصرفکنندگان مانع از گسترش کاربرد آنها شده است.
عملکرد و کاربردهای اصلی هیدروکلوئیدها
هیدروکلوئیدها در صنایع غذایی نقشهای عملکردی متعددی دارند؛ از جمله بهعنوان عوامل غلیظکننده و ژلدهنده، پایدارکنندهی امولسیونها و فومها، و حاملهایی برای ترکیبات زیستفعال. همچنین میتوان آنها را به نانوموادی با کاربردهای پیشرفته در صنایع غذایی و پزشکی تبدیل کرد. افزون بر این، برخی از مشتقات هیدروکلوئیدها دارای خواص سلامتمحور بوده و بهعنوان ترکیبات زیستفعال شناخته میشوند.
- عوامل ساختاری: تغلیظکنندهها و ژلدهندهها
1.1. عوامل غلیظکننده:
هیدروکلوئیدها با ایجاد درهمتنیدگی میان زنجیرههای پلیمری، گرانروی محصولات غذایی را افزایش میدهند. این ویژگی در محصولاتی مانند سوپ، سس، سس سالاد و دسرهای مختلف کاربرد دارد. عواملی چون جرم مولکولی، ساختار مولکولی، pH، دما و نوع محیط غذایی، روی قدرت غلیظکنندگی مؤثرند. از رایجترین هیدروکلوئیدهای غلیظکننده میتوان به صمغ عربی، زانتان، سیامسی، صمغ تراگاکانت، نشاستههای اصلاحشده و گالاکتومانانها اشاره کرد.
1.2. عوامل ژلدهنده:
ژلها ساختارهایی سهبعدی هستند که آب را درون خود به دام میاندازند و خواص همزمان جامد و مایع دارند. ژلها بسته به نوع پیوندهای بین زنجیرهها، به دو نوع فیزیکی و شیمیایی تقسیم میشوند. فرایند ژلسازی میتواند تحت تأثیر عواملی مانند دما، pH، یونها، آنزیمها یا نوع و غلظت هیدروکلوئید مورد استفاده باشد. با کنترل این عوامل میتوان ژلهایی با خواص متفاوت از جمله ژلهای آبدوست، چربیدوست، برگشتپذیر حرارتی، یا شفاف و مات تولید کرد.
- پایدارکنندهی امولسیونها و فومها
2.1. امولسیونها:
بسیاری از هیدروکلوئیدها میتوانند بهعنوان پایدارکنندهی امولسیونهای روغن در آب عمل کنند. برخی نیز توانایی امولسیونسازی دارند و با جذب در سطح قطرات روغن، از ناپایداری سیستم جلوگیری میکنند. صمغ عربی، پکتین چغندر قند، نشاستههای اصلاحشده و سلولزهای آبگریز از جمله گزینههای پرکاربرد در این زمینهاند. همچنین، پروتئینهایی مانند کازئین، وی، زلاتین، و پروتئینهای گیاهی (سویا، نخود، لوپین) بهعنوان امولسیفایر بهکار میروند.
2.2. فومها:
در فومهای غذایی، گاز در فاز مایع پخش میشود. پایداری این ساختار نیازمند حضور یک سد بینسطحی است—معمولاً یک لایهی پروتئینی در مرز آب و هوا. ظرفیت کفسازی و پایداری کف، به ویژگیهای ساختاری و سطحی هیدروکلوئید و همچنین عواملی چون pH، دما، و غلظت بستگی دارد. پروتئینهایی مثل کازئین، وی، ژلاتین و پلیساکاریدهایی چون پکتین، کیتوزان و سلولز بهطور گسترده در پایدارسازی فومها استفاده میشوند.
- سامانههای انتقال ترکیبات زیستفعال بر پایه پلیساکاریدها و پروتئینها
پروتئینها و پلیساکاریدها بهعنوان دو نوع اصلی از بیوپلیمرها، در طراحی سامانههای انتقال مواد زیستفعال در صنایع غذایی، پزشکی و دارویی نقش کلیدی دارند. این ترکیبات بهدلیل زیستسازگاری، قابلیت تجزیهپذیری، و غیرسمی بودن، انتخابی ایدهآل برای ساخت حاملهای غذایی هستند. تنوع ساختاری آنها—شامل وزن مولکولی، ساختار خطی یا شاخهای، بار الکتریکی، قطبیت، خاصیت آمفیفیلیک، ابعاد و واکنشپذیری—امکان طراحی حاملهایی با ویژگیهای مورد نظر را فراهم میسازد.
پروتئینها و پلیساکاریدهای مورد استفاده معمولاً به دو گروه محلول و نامحلول در آب تقسیم میشوند:
- محلول در آب: کازئین، پروتئین وی، آگار، ژلاتین، کاراگینان، آلژینات، پکتین، صمغ گوار و زانتان
- نامحلول در آب: زئین، کیتوزان، گلیادین، نشاسته، و سلولز
این بیوپلیمرها قادرند حاملهایی با ساختارهای مختلف ایجاد کنند، از جمله نانوذرات، فیلمها، الیاف، میکروکپسولهای توخالی، امولسیونها و ذرات هیدروژلی. این ساختارها برای انتقال ترکیباتی نظیر پلیفنولها، ویتامینها، کاروتنوئیدها، اسیدهای چرب غیراشباع، روغن ماهی و اسانسها استفاده میشوند.
- ترکیبات زیستفعال و خواص سلامتمحور
علاوه بر نقشهای عملکردی، بسیاری از هیدروکلوئیدهای غذایی دارای خواص مفید برای سلامت نیز هستند. برای مثال، پروتئین وی و مشتقات آن دارای ویژگیهایی همچون خواص ضدباکتری، ضدویروسی، تقویت سیستم ایمنی، حفظ سلامت استخوان، محافظت در برابر سرطان و بیماریهای قلبیعروقی، کاهش استرس اکسیداتیو، افزایش گلوتاتیون، کاهش فشار خون، کاهش کلسترول و LDL، بهبود کنترل قند خون، افزایش حساسیت به انسولین، کاهش التهاب، تأثیر مثبت بر بیماریهای التهابی روده، ایجاد حس سیری و کاهش اشتها هستند. بسیاری از این خواص به پپتیدهای زیستفعال حاصل از تجزیهی گوارشی پروتئین وی نسبت داده میشود؛ مانند پپتیدهای ضدباکتری، مهارکننده ACE، آنتیاکسیدان و تنظیمکننده قند خون.
پلیساکاریدها نیز دارای طیف گستردهای از خواص سلامتمحور هستند. یکی از مهمترین آنها عملکرد بهعنوان فیبر غذایی است. فیبرها میتوانند یبوست را کاهش دهند، حرکات روده را تحریک کنند، تولید اسیدهای چرب زنجیره کوتاه (SCFA) را افزایش دهند، بهعنوان پریبیوتیک و آنتیمیکروبیال عمل کنند، رشد باکتریهای بیماریزا را مهار کرده و جذب چربی را کاهش دهند.
فیبرهای غذایی شامل انواع محلول و نامحلول هستند. این تقسیمبندی در بین متخصصان تغذیه و شیمیدانان تعاریف متفاوتی دارد. برای مثال، گلوکومانان (KGM) از نظر تغذیهای بهعنوان فیبر محلول طبقهبندی میشود، اما در برخی موارد در آب بهخوبی حل نمیشود مگر اینکه گروههای استیل به آن اضافه شده باشند. فیبرهای نامحلول مثل سلولز و همیسلولز باعث افزایش حجم مدفوع میشوند اما قابل تخمیر نیستند، در حالی که فیبرهای محلول توسط میکروبیوتای روده تخمیر شده و متابولیتهای مفیدی مانند SCFA آزاد میکنند.
همچنین پلیساکاریدهای محلول غیرنشاستهای مانند صمغ گوار، پکتین، بتاگلوکانها و پسیلیوم میتوانند در روده ژل تشکیل دهند و جذب گلوکز و چربی را به تأخیر بیندازند. از دیگر خواص مهم پلیساکاریدها، ترکیبات سولفاته مشتقشده از جلبکهای دریایی هستند که فعالیتهایی چون ضدانعقادی، ضدویروسی، آنتیاکسیدانی، تنظیمکنندهی سیستم ایمنی، القای تمایز سلولهای استخوانساز، محافظت از مخاط معده، مهار آنزیمهای تخریبکنندهی پوست، و کاهش کلسترول و تریگلیسرید دارند. این خواص به ساختار مولکولی این ترکیبات (از جمله وزن مولکولی) مرتبط هستند.
از منظر اپیدمیولوژیک، بسیاری از مطالعات به ارتباط مصرف فیبر و کاهش ریسک ابتلا به سرطانهای روده بزرگ اشاره داشتهاند. هرچند شواهد قطعی وجود ندارد، اما کاهش دریافت فیبر با افزایش احتمال ابتلا به این بیماریها همراه بوده است.
- مواد فراسودمند
هیدروکلوئیدهای غذایی علاوه بر عملکردهای اصلی خود، به مواد عملکردی مختلفی تبدیل میشوند که در صنایع غذایی و پزشکی کاربرد دارند. از جمله این مواد میتوان به بستهبندیهای غذایی، پروتزهای مصنوعی مفاصل، و مواد مهندسی بافت استخوان و غضروف اشاره کرد.
5.1. مواد بستهبندی مواد غذایی
مواد بستهبندی برای افزایش ماندگاری و اطلاعرسانی به مصرفکنندگان درباره ترکیبات و ارزش غذایی محصولات استفاده میشوند. در سالهای اخیر، به دلیل نگرانیهای زیستمحیطی و ایمنی غذایی، توجه به مواد بستهبندی تجدیدپذیر و زیستتخریبپذیر افزایش یافته است. این مواد معمولاً از پلیمرهای طبیعی تولید میشوند.
پلیساکاریدها:
- نشاسته: خواص مانع اکسیژن متوسط، اما مقاومت ضعیف در برابر رطوبت و استحکام مکانیکی پایین.
- سلولز اصلاحشده: مناسب برای محصولات نانوایی، گوشت، ماهی و شیرینیها.
- کیتین/کیتوسان: ویژگیهای خوب برای ممانعت از اکسیژن، ولی با پایداری بلندمدت کم.
- پکتین: نفوذپذیری بالا نسبت به بخار آب.
پروتئینها:
- گلوتن: خواص خوب ممانعت از اکسیژن، اما ممانعت ضعیف از CO₂.
- پروتئین سویا: شکننده و مقاومت ضعیف در برابر آب.
- ژلاتین: استحکام مکانیکی ضعیف.
- زئین: استحکام کششی مشابه گلوتن، اما نفوذپذیری بیشتر به اکسیژن.
نانوکامپوزیتها: ترکیب پلیساکاریدها و پروتئینها با سایر مواد به افزایش استحکام، پایداری و جذب اکسیژن کمک میکند.
5.2. مواد زیستپزشکی
مواد نانوی غیرآلی ممکن است سمیت سلولی ایجاد کنند، اما بیوپلیمرهای طبیعی مانند پلیساکاریدها و پروتئینها به دلیل زیستسازگاری و زیستتخریبپذیری بالا گزینههای مناسبی برای استفاده در پزشکی هستند. مواد زیستی تولیدشده شامل موارد زیر هستند: کیتین/کیتوسان، سلولز نانوکریستالها، هیالورونان، پروتئینهای ابریشمی و آبپنیر، که میتوانند در تولید نانوالکترولیتها، داربستها، اسفنجهای نانو، و غشاهای انتخابی استفاده شوند.
5.3 قالب برای سنتز نانوذرات معدنی
برخی از هیدروکلوئیدها مانند نانوکریستال سلولز میتوانند بهعنوان قالب برای تولید نانوذرات معدنی استفاده شوند. این نانوکریستالها میتوانند به تولید نانوذرات مختلفی مانند طلا، نقره، اورانیوم، پلاتین، و دیاکسید تیتانیوم کمک کنند. این فرآیند منجر به تولید نانوذرات پایدار با اندازه کنترلشده و خواص شیمیایی بهبود یافته میشود.
5.4. سایر انواع مواد عملکردی
هیدروکلوئیدهای غذایی علاوه بر کاربردهای پیشگفته، قابلیت تبدیل به انواع متنوعی از مواد پیشرفته عملکردی را دارند، از جمله:
- نانومواد نوری بیومیمتیک متخلخل که با اصلاحات ساده میتوانند طول موج بازتابی آنها را از کل طیف مرئی تا نزدیکبهفروسرخ تنظیم کرد.
- مواد نانومکانیکی تطبیقپذیر با الهام از طبیعت که در ساخت بسترهای انعطافپذیر برای میکروالکترودهای مغزی کاربرد دارند.
- غشاهای نانوساختاری با توانایی انتخابپذیری نسبت به بارهای الکتریکی مختلف، که میتوانند در جداسازی ترکیبات خاص استفاده شوند.
- الکترولیتهای پلیمری تقویتشده با رسانایی یونی بالا و پایداری مناسب.
- مواد پاکسازیکننده برای حذف آلایندههای آلی یا فلزات سنگین سمی از محیط زیست یا مواد غذایی.
روندهای آینده
در نیم قرن اخیر، با توسعه سریع صنعت غذا، پیشرفتهای چشمگیری در حوزه علم و فناوری هیدروکلوئیدهای غذایی حاصل شده است. این ترکیبات نقش مهمی در انتقال طعم، بافت، خواص فرآیندی، ارزش تغذیهای و سلامتبخشی غذاها ایفا میکنند.
با توجه به افزایش دغدغه مصرفکنندگان نسبت به سبک زندگی سالم، توجه به عملکردهای زیستی و تغذیهای هیدروکلوئیدها نیز روزبهروز بیشتر شده است. با اینکه خواص سلامتمحور بسیاری از پلیساکاریدها و پروتئینهای طبیعی بهمرور آشکار شده، اما هنوز عملکردهای فیزیولوژیکی برخی ترکیبات نوظهور بهطور کامل مشخص نشدهاند.
از سوی دیگر، قابلیت بالای هیدروکلوئیدها در ایجاد ساختارهای غذایی هدفمند، زمینه را برای طراحی غذاهای آینده فراهم کرده است؛ از جمله:غذاهای مناسب سالمندان، محصولات ویژه بیماران دیابتی، غذاهای کمنمک، یا غذاهای با بافت و طعم کنترلشده برای افراد مبتلا به اختلال بلع (دیسفاژی).
همچنین، خواص مکانیکی و انعطافپذیری بالای این ترکیبات امکان استفاده از آنها را در حوزههای متنوعی حاملهای هدفمند برای انتقال ترکیبات زیستفعال یا داروها، گوشتهای جایگزین، عضلات و مفاصل مصنوعی، و حتی اجزای الکترونیکی زیستی فراهم کرده است. در مجموع، بازار هیدروکلوئیدهای غذایی روندی رو به رشد دارد و آیندهای روشن و پرفرصت در انتظار این حوزه خواهد بود.
جمعبندی
هیدروکلوئیدهای غذایی در سالهای اخیر از نقشهای سنتی خود فراتر رفته و به عنوان موادی چندمنظوره در صنایع غذایی، پزشکی و زیستمحیطی شناخته شدهاند. از کاربرد در بستهبندیهای زیستتخریبپذیر و طراحی ساختار غذاهای ویژه تا تولید مواد پیشرفته مانند نانوغشاها، الکترولیتهای تقویتشده و حتی عضلات مصنوعی، این ترکیبات نشان دادهاند که پتانسیل بالایی برای نوآوری و توسعه در آینده دارند. رشد مستمر این حوزه نشان میدهد که هیدروکلوئیدها نهتنها در ارتقاء کیفیت غذا، بلکه در خلق راهکارهای پایدار و هوشمند برای چالشهای امروز و فردای صنایع مختلف نقش کلیدی ایفا میکنند.
منبع:
Fang, Y., Zhang, H. and Nishinari, K. eds., 2021. Food hydrocolloids: Functionalities and applications. Springer Nature. DOI: 10.1007/978-981-16-0320-4